فریاد بزن
ناله کن عزیزم
و مطمئن باش صدایت را کسی نمیشنود
و برایت عیب نیست و مردم حرف درنمیآورند که زن بیحیا!
ناله کن
تا کودکت صدایت را بهخاطر بسپارد
برای فرداهایی که دیگر نیستی
ناله کن عزیزم
نالههایت خاطر ما روزهداران خداجو را مکدر نمیکند
اینروزها گوشهایمان پر است از اراجیفی که مشائی و ارضی پراندهاند
سایتها و وبلاگها تا یک ماه کارشان درآمده
فلذا وقت نداریم از تو حرف بزنیم
فوقش برایت تو ستونهای فرعیشان تیتر بزنند که
زن طفلک!
تو از فوت و فن ژورنالیسم حرفهای چه میدانی؟
مینویسند "فاصلهها" که خواننده بیشتری جذب شود
و در سرچها بهحساب بیایی
فکر میکنی اگر بهجایش مینوشتند:
"زنی در یکی از در و دهاتها سر زا رفت"
کسی کلیک میکرد؟
تو سردرنمیآوری
به خصوص اینکه زنی هستی، تنها از یکی از شهرهای استان هرمزگان
شهری که انقدر بیاهمیت است که حتی نامش شایان ذکر نیست در کل آن خبر
یکی از همان شهرهایی که پُرند از در و دهاتی
شهری که فقط یک بیمارستان دارد
بیمارستانی که بهقدر کافی خصوصی نبوده که نگران حیثیت حرفهایش باشد
بیمارستانی در حد همان درودهاتیها
انقدر بدبختبیچارهای که پرستاران حتی به انعامی از تو امید نداشتهاند
و انتظار نداشته باش بعد این ماجرا
مقام مسئولی، چهره خبرسازی، حجتالاسلامی، مداحی، روشنفکری، حزبی یا حتی روزنامهای
خواهان اشد مجازات برای عاملین نفلهشدنت باشد
تو بهقدر کافی جذابیت ژورنالیستی نداری
و کمکی به قدرت چانهزنی و سهمخواهی نمیکنی
تو انقدر اُملی که سر زا رفتهای
مثل زنهای عهد بوق